پرواز تا خورشید

پرواز تا خورشید

جایی برای شنیدن و گفتن تا کتمان دلیل حسرتمان نگردد
پرواز تا خورشید

پرواز تا خورشید

جایی برای شنیدن و گفتن تا کتمان دلیل حسرتمان نگردد

زمین بایر

ذهنــــم کفاف خاطـــــره ها را نمی دهد
این روسپی به رهگــــــذران پا نمی دهد

دیگر خیال بوســــــه ی پایان هر غـــــزل
انگیــــزه ای به شـــــــاعر تنها نمی دهد

بانوی مهـــربان غــــــزل های کهنـــه ام
حتی مرا کنـــــــار دلـــــش جا نمی دهد

رندانه وعـده داد که : «پاداش می دهم»
من قهرمان ترین شــــــدم اما نمی دهد

یوسف منم عزیزتر از من به مصر نیست
لعنت به خاکتـــــان که زلیخـــا نمی دهد

امیــــد من به زمزم اعجـــــاز عشق بود
این چشمه هم که آب گوارا نمی دهد...