یه ترانه از شاهرخ ، مال خیلی وقت پیش تر ها ، توی ذهنم تکرار میشد.
دلم خواست یه قسمتاییش رو بنویسم. نمی دونستم کجا . آخرش اینجا نوشتم.
سخته سخته
گذشتن از تو سخته مثل گذشتن از کوه
برای من که دارم یه کوله بار اندوه
من عابری غریبم تنم پر از غباره
تا مرز بی نهایت شبم ادامه داره
تنم اجاق سرده تو اخرین شراره
برو بذار بمیرم گرمم نکن دوباره
گذشتن از تو برام سخته ولی گذشتم
همیشه تنها موندن همینه سرنوشتم
برای من که خستم تو مثل خواب نازی
میشد برام با دستات یه آلونک بسازی
...
میشد با من بمونی بمونی تا همیشه
اما یه سایه آنی از ما جدا نمیشه
این سایه سرنوشته که راهمونو بسته
وداع تلخ ما رو به انتظار نشسته
برام گذشتن از تو پرواز برگه تا خاک
مرثیه ی عشقه این آواز تلخ غمناک
گذشتن از تو برام سخته ولی گذشتم
همیشه تنها موندن همینه سرنوشتم
بذار یه مرد عاشق هر چی داره ببازه
بره تو شهر قصه یه آلونک بسازه
همش رو نوشتم...
سلام جناب دانایی
همانا چمچاره هستم
امشب برای اولین بار افتخار پیدا کردم وبلاگتون رو بخونم . اولش هم با این کار شاهرخ شروع شد .حس خوبی بهم داد همراه با نوستالژی دوران نوجوانی .
من هم این کار شاهرخ رو خیلی دوس دارم و شما باعث شدی پس از مدتها دوباره برم سراغش.
دم شما گرم
سلاااااااااااااام
از زیر سنگم شده پیداش میکنمسخت نیست... نشنیده بودم! حتماهمون اندازه که خوندنی بود ، شنیدی ست.
تاریخشم جالب بود!
شاد باشین
سپاس گرامی
درود دعوتید [گل]
سلام بر استاد گل خودم نوید عزیز
خوب هستید ؟
استاد میدونید چی شد؟؟؟؟؟
تا وبلاگتون رو باز کردم صدای دادش رو شنیدم!!
شاید هم یه جور ناله بود ...آخی..!
ناله میکرد از این که چرا مدتهاست شعرهای ناب استاد دانایی داخلش قرار نگرفته
بد جور جای شعر جدیدتون خالیه ها
ترانه جالبی بود
نشنیده بودم
اما عجیب به دلم نشست شاید یه جورایی حرف دل بود!
ممنون از این انتخاب زیباتون
خب دیگه برم تا اون شکلک قرمزه عصبانی بالا سرم رو نخورده
هر چی نگاش میکنم یه ریز داره حرف میزنه ...خیلی خوب رفتم چته؟؟؟
تمام قصه های من رنگ تو رو گرفتن
رنگ سیاهی دل سنگ تو رو گرفتن
برای من چی مونده کلام عاشقانه؟
عروس خوابو بردن تو حجله شبانه
خسته از سیاهی شبم....داغ....
عشق اگه دیووونه بشه
سینه ها رو ویرون میکنه
عشق اگه دیوونه بشه
خونه ها رو داغون میکنه
بمون پیشم
ای تو نرو ای تو نرو
بمون پیشم آی تو نرو آی تو نرو
خسته از سیاهی شبم
داغ...
خسته از سیاهی شبم
خسته از سیاهی شبم
سلام